وقتي کريس رونالدو در سال 2003 به منچستريونايتد پيوست، رايان گيگز مسئول زدن ضربات آزاد در اين تيم بود. اما کريس بيش از بقيه، هم تيمي باتجربه اش را براي زدن اين ضربات با چالش روبرو کرد. او هميشه مي خواست حرکت جديدي را امتحان کند. او مي خواست از طريق امتحان کردن، شيوه جديدي براي زدن ضرباتش پيدا کند. او هر روز بعد از تمرينات، با رايان گيگز و وين روني، تمرين ضربه آزاد مي کرد. اولين چالش براي او، اين بود که بهتر از هم تيمي هايش باشد. او موفق به اين کار شد. پس از آن، او دوست داشت بقيه ضرباتش را تماشا کنند و در مورد آن حرف بزنند.او همچنين تاکيد داشت که اين ضربات را مقابل بهترين دروازه بان هاي دنيا بزند. او نمي خواست که دروازه بان تيم جوانان باشگاه درون دروازه بايستد. او مي خواست به ادوين فن درسار گل بزند. او با دروازه بان ها صحبت مي کرد و در مورد شرايط ذهني آنها مي پرسيد تا متوجه بشود که چطور فکر مي کنند و چه شرايطي براي آنها دشوار است.بازيکنان معمولا توپ را روي زمين مي کارند، از آن فاصله مي گيرند، مي دوند و ضربه مي زنند. او اين حرکت را به شکلي نمايشي تر انجام مي دهد. او توپ را روي زمين قرار مي دهد. تمرکزش را به بالاترين سطح مي رساند. سپس چند قدم عقب مي رود تا پاي تکيه گاهش در بهترين فاصله قرار بگيرد و به اين ترتيب موقع ضربه زدن، راحت تر باشد.او يک بازيگر تمام عيار است. او کمي مغرور است و وقتي کمي ورزشي اش را بالا مي کشد تا ران هاي تنومندش را نشان بدهد، منظورش اين است که همه به من نگاه کنيد. او جنبه هاي تجاري اين مسئله را درک مي کند. وقتي او به اين شکل آماده ضربه زدن مي شود، دنيا به او نگاه مي کند.او به شيوه هاي مختلفي به توپ ضربه مي زند. گاهي اوقات به زير توپ ضربه مي زند و گاهي مانند ديديه دروگبا، با پشت توپ. او خيلي به توپ کات نمي دهد. او مانند بازيکنان قديمي برزيلي مستقيما به سمت توپ مي رود و به پشت آن ضربه مي زند.اين به آن معناست که او وما ضربه اي که در ديدار مقابل اسپانيا وارد دروازه دخيا کرد را خودش نديد. او از واکنش جمعيت متوجه گل شدن آن شد. او همچنين از ويژگي هاي توپ هاي جديد هم بهره مي گيرد. رونالدو اين ويژگي ها را درک کرده و بعضي از ضربات آزادش مانند توپ هاي فوتبال ساحلي حرکت مي کند. به ياد دارم که در سال 2008، وقتي او مقابل پورتسموث گل زد، ديويد جيمز، دروازه بان حريف، بعد از گل شدن توپ فقط مي خنديد!وقتي شما از استعداد کافي برخوردار باشيد، يک مربي تنها وسيله اي براي بروز آن است. ما کمک کرديم تا او به توانايي هايش فکر کند. او از همه ما انتظار زيادي داشت. کار کردن با او بسيار لذت بخش بود.زماني که تمرينات مناسب او نبود زيرا حول او انجام نمي شد. و او اين را بيان مي کرد! او مي گفت که از تمرين لذت مي برد يا نه. او اينطور بود و ما هم رفتارش را دوست داشتيم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

98music08 Mike فرش لطفی مجله دانستنيهاي فوريتهاي پزشکي سيمرغ فرش خوب مطالب خواندنی و جالب از فضای وب مخازن ادبي قلمزن